رسیدیم، نگاه کن، گنبد و گلدسته ها رو
رسیدیم، نگاه کن، اون ضریح دلربا رو
رسیدیم نگاه کن...
چه دلداری، همه اینجا دلدادهان
چه درباری، همه رو خاک افتادن
چه زُوّاری، به عشقت نوحه سر دادن
باز اذن ورودت، جاری از چشامه
توو گوشم صدای، آقا سلامه
رندان سلامت میکنند، جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند، مستان سلامت میکنند
رسیدیم، نگاه کن، صحن بین الحرمینو
رسیدیم، نگاه کن، پرچم سرخ حسینو
رسیدیم نگاه کن...
چه رویایی، چه مروه و صفایی
چه اشکایی، چه بارون زیبایی
چه غوغایی، چه شعر و شور و نوایی
هر ایل و تباری، نوحهاش یه کلامه
توو گوشم صدای، آقا سلامه
رندان سلامت میکنند، جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند، مستان سلامت میکنند
رسیدیم، نگاه کن، چشم حیرون علمدار
رسیدیم، نگاه کن، چشم پرخون علمدار
رسیدیم، نگاه کن...
همین جا بود، که مشکش رو دریدن
همین جا بود، که دستاشو بریدن
همین جا بود، برا غارت نقشه چیدن
یا باب الحوائج، ذکر رو لبامه
توو گوشم صدای، آقا سلامه
رندان سلامت میکنند، جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند، مستان سلامت میکنند
رسیدیم، نگاه کن، خیمه گاه بی پناهو
رسیدیم، نگاه کن، رنگ سرخ قتلگاهو
رسیدیم، نگاه کن....
نبین دیگه، که از راه اومد خنجر
نبین دیگه، بریده میشه حنجر
نبین دیگه، که داره میخونه مادر
فقط بشنو، بُـنَـیَّ قَـتَـلوکَ
فقط بشنو، بُـنَـیَّ ذَبَحوکَ
فقط بشنو، مِنَ الماءِ مَـنَـعوکَ
روضه تووی گودال، آه بی کلامه
توو گوشم صدای، آقا سلامه
رندان سلامت میکنند، جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند، مستان سلامت میکنند
أيُّها الخادمونَ للحُسينِ الشهيد
اي خادمان امام حسين شهيد
نحنُ فخراً بِكُمْ نقولُ هذا النشيد
ما به شما افتخار میکنیم و برای شما اینگونه میسراییم:
شاكرونَ لكمْ
از شما تشكر میكنيم
قائلونَ لكمْ
و به شما میگوييم
«باركَ اللهْ...باركَ الله»
خداوند به شما برکت دهد
تَخْدُمُونَ الحُسينْ و تَلْطُمُونَ الصُّدُور
شما به امام حسين خدمت میكنيد و برای او به سينه میزنید
إنَّكُمْ إنَّكُمْ تُمَهِّدُونَ الظُّهُورْ
شما [با این خدمت]، زمینه ساز ظهور هستید
شاكرونَ لكمْ
از شما تشکر میکنیم
قائلونَ لكمْ
و به شما میگوییم
«باركَ اللهْ...باركَ الله»
خداوند به شما برکت دهد
یاحسین یاحسین گفتن و مردن خوش است
اجر این نوکری از او گرفتن خوش است
خادمی حسینعزّت عالمین
شکرُ لله ... شکرُ لله
ستون به ستون می روم
دلم غرق خون می روم
به جوش و خروشم
علم روی دوشم
من افتاده بودم بی تو زار و حیران
دستم را گرفتی تا گفتم حسین جان
تربته شفا حسین
ساکن کربلا حسین
قدم به قدم اشک و آه
به هر موکبی ذکر شاه
پریشان و گریان
به یاد یتیمان
با یاد تنت ای در صحرا فتاده
می آیم به سویت با پای پیاده
تربته شفا حسین
ساکن کربلا حسین
سلام آقا سلام، تو راه کربلام
به امید خدا منم دارم میام
با کوله بار اشکمبا کوله بار آهم
یه اربعین دیگهایشالا توی راهم
تو راه کربلا منو میبینی
انی احامی ابدا عن دینی
تو موکبا کنار من میشینی
انی احامی ابدا عن دینی
روی دوشم علم، قدم پشت قدم
ایشالا میرسم شب جمعه حرم
قدم بذار رو چشمامکه موقع نزوله
بذار منم بفهمم زیارتم قبوله
فدای اسم تو چقدر شیرینی
انی احامی ابدا عن دینی
تو پادشاهی و منم مسکینی
انی احامی ابدا عن دینی
دارم می بینم با پاهای تاول زده
پیاده ، مهمونم از راه دور اومده
دلا قطره قطره راهی دریا شده
بیا ، که زینبم داره میاد به کربلا
میاد ، یه کاروان خسته از شام بلا
میاد ، فرشته ها به خونۀ خون خدا
آغوش من بازه برای زوارم
به راهتون چشمِ منو علمدارم
کسی با شوقِ زیارت اربعین
به عشق دیدارم ، میاد به این سرزمین
میان استقبالش ، زهرا و ام البنین
خودم مسافرای عاشق و صدا زدم
خودم دارم کنارتون میام قدم قدم
خودم دل شما رو می برم به اون حرم
دوای درداتون ، غبار این راهه
به راهتون چشم شهید شش ماهه
آغوش من بازه برای زوارم
به راهتون چشم منو علمدارم
تویی که اینجایی به دعوت خواهرم
خودم همرات تا قیامت و محشرم
بهشتی هستی با شفاعت مادرم
بهشت همش یه گوشه ای از این ضیافته
بهشت خودش تو آرزوی این زیارته
بهشت یه جلوه از شکوه این قیامته
یار منه هرکی میاد در خونم
منم دلم تنگه برای مهمونم
آغوش من بازه برای زوارم
به راهتون چشم منو علمدارم
دلای دریایی میون این جاده ها
میان دریا دریا دلداده ها
اسیر این راهن تموم آزاده ها
میام میون موکب ها کنار زائرها
میام خودم کنار تک تک مسافرها
میام برای آب دونه کبوترها
اجر قدم هاتون با مادرم زهرا
جای شما خالی غروب عاشورا
قدم قدم موکبارو میگردم
ستون ستون دنبالِ یه نشونه م
کجایِ این جمعیتی که میخوام
نمازمُ پشت سرت بخونم
مگه میشه شبایِ درد و غم به سر نیاد ؟
مگه میشه حبیبِ من تو این سفر نیاد ؟
ما رو اینجا امام عسکری صدا زده
مگه میشه پدر صدا کنه پسر نیاد
میدونم ، که بین زائرا ، میدونم میون مردمی
میسوزم ، تو آتیش غمت ، ای آقا عمود چندمی؟ آه
« یامهدی عزیزِ فاطمه یامهدی عزیز فاطمه آه»
شاید الان تو جاده ای و شاید
گوشه کنارِ موکبا نشستی
دلم خوشه که این قَدَر میدونم
تو هم کنارِ من تو جاده هستی
شاید الان به زائرایِ تشنه آب میدی
یا تو موکب مسافرا رو جایِ خواب میدی
میشه باهم یه بار بریم مزار مادرت ؟
مطمئنم یه روز به این سوال جواب میدی
این لشکر ، به یاری خدا ، هر چیزی براش فراهمه
از کوفه ، با پرچم علی ، میریم تا مزارِ فاطمه ، آه
« یامهدی عزیزِ فاطمه یامهدی عزیز فاطمه آه»
قبول دارم پیشِ تو رو سیاهم
منو سیاهی لشگرت حساب کن
ازین سپاهِ اربعینی آقا
سربازایِ ظهورُ انتخاب کن
کی میدونه تو قلبت این روزا چی میگذره
غم غربت یا غصۀ نبود لشگرِ
میدونم که دلت ازم یه کم مکدّرِ
ولی آقا ، همیشه بخشش از بزرگترِ
میگردم ، ولی مثِ شما ، محبوبی نمی بینم آقا
تا دنیا حسینُ نشناسه من از پا نمی شینم آقا ، آه
« یامهدی عزیزِ فاطمه یامهدی عزیز فاطمه آه»
تعداد صفحات : 11
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****